loading...

محسنیون ۱۱۰

Content extracted from http://mohsenioun110.blog.ir/rss/?1738851005

بازدید : 1582
جمعه 8 خرداد 1399 زمان : 4:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

چگونگی هلاکت متوکل عباسیلعنه الله

شیخ عباس قمی‌رضوان الله علیه می‌نویسد:

در روز سوم شوال سنة ۲۴۷ هجری قمری، متوکل خلیفه [غاصب] دهم عباسی کشته شد و این به سبب آن بود که آن خبيث، امير المومنین علیه السلام را سخت دشمن می‌داشت و تنقیص می‌نمود آن جناب را. روزی به حسب عادت شوم خویش، اسم مبارک آن حضرت را برد و بر آن جناب جسارت کرد. منتصر فرزندش در آن مجلس حاضر بود. از شنیدن ناسزا به امیر المومنین علیه السلام رنگش متغیر گشت و در غضب رفت. متوکل او را شتم کرد و این بیت انشاد کرد: «غضب الفتي لابن عمه / راس الفتي في حر امه» (یعنی: این جوان به خاطر پسرعمویش خشمگین شد، سر این جوان در ... مادرش) منتصر در صدد قتل او برآمد و چند نفر از غلامان خاص متوکل را برای کشتن او معین کرد. در شب چهارشنبه سوم یا چهارم این ماه در حالی که متوكل مشغول به شرب خمر بود، بر او ریختند و خونش بریختند و حضرت امیر المومنین علیه السلام در اخبار غیبیه خود، اشاره به او کرده، در آن جا که فرموده: «و عاشرهم اكفرهم يتقله اخصّهم به.» (یعنی: دهمین آن‌ها کافرترینشان است که به دست نزدیکانش کشته می‌شود.) متوکل مردی خبیث السيره و بدسیرت و چنان چه امير المومنین علیه السلام فرمودند: «اكفر آل عباس» (یعنی: کافرترین آل عباس) بوده و با آل ابو طالب سخت دشمنی می‌کرد.

وقایع الایام، تالیف شیخ عباس قمی، صفحه ۹۹، چاپ انتشارات صبح پیروزی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 825
جمعه 8 خرداد 1399 زمان : 4:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

دیدگاه آیت الله مرعشی رضوان الله علیه در مورد صوفیه

مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب احقاق الحق شهید نور الله شوشتری رضوان الله علی در رابطه با جریان تصوف می‌نویسد:

عندي‌‌ان‌مصيبة الصوفية على الإسلام من أعظم المصائب تهدمت بها أركانه و انثلمت‌ بنيانه، و ظهر لي بعد الفحص الأكيد و التجول في مضامير كلماتهم و الوقوف على ما في خبايا مطالبهم و العثور على مخبياتهم بعد الاجتماع برؤساء فرقهم‌‌ان‌الداء سرى الى الدين من رهبة النصارى فتلقاه جمع من العامة كالحسن البصري و الشبلي و معروف و طاوس و الزهري و جنيد و نحوهم ثم سرى منهم الى الشيعة حتى رقى شأنهم و علت راياتهم بحيث ما ابقوا حجرا على حجر من أساس الدين، أولوا نصوص الكتاب و السنة و خالفوا الاحكام الفطرية العقلية، و التزموا بوحدة الوجود بل الموجود، و أخذ الوجهة في العبادة و المداومة على الأوراد المشحونة بالكفر و الأباطيل التي لفقتها رؤسائهم! و التزامهم بما يسمونه بالذكر الخفي القلبي شارعا من يمين القلب خاتما بيساره معبرا عنه بالسفر من الحق الى الخلق تارة، و التنزل من القوس الصعودي الى النزولى أخرى و بالعكس معبرا عنه بالسفر من الخلق الى الحق و العروج من القوس النزولى الى الصعودي أخرى فيا لله من هذه الطامات، فأسروا ترهاتهم الى الفقه ايضا في مبحث النية و غيره و رأيت بعض مرشديهم يتلو اشعار المغربي العارف من ديوانه و يبكى و يعتنى به كالاعتناء بآيات الكتاب الكريم فتعسا لقوم تركوا القرآن الشريف و أدعية الصحيفة الكاملة زبور آل محمد «ص» و كلمات موالينا و ساداتنا الأئمة عليهم السلام، و اشتغلوا بأمثال ما أومأنا إليها، و رأيت بعض من كان يدعى الفضل منهم يجعل بضاعة ترويج مسلكه أمثال ما يعزى إليهم عليهم السلام «لنا مع اللّه حالات فيها هو نحن و نحن هو» و ما درى المسكين في العلم و التتبع و التثبت و الضبط أن كتاب مصباح الشريعة و ما يشبهه من الكتب المودعة فيها أمثال هذه المناكير مما لفقتها أيادى المتصوفة في الاعصار السالفة و أبقتها لنا تراثا. و خلاصة الكلام أنه آل أمر الصوفية الى حد صرفوا المحصلين عن العلم بقولهم:‌‌ان‌العلم حجاب و أن بنظرة من القطب الكامل يصير الشقي سعيدا بل وليا و بنفحة في وجه المسترشد و المريد او تفلة في فمه تطيعه الأفاعي و العقارب الضارية و تنحل تحت أمره قوانين الطبيعة و نواميس نشأة الكون و الفساد، و أن الولاية مقام لا ينافيها ارتكاب الكبائر بل الكفر و الزندقة معللين بانه لا محرم و لا واجب بعد الوصول و الشهود، ثم‌‌ان‌شيوع التصوف و بناء الخانقاهات كان في القرن الرابع حيث‌‌ان‌بعض المرشدين‌ من أهل ذلك القرن لما رأوا تفنن المتكلمين في العقائد، فاقتبسوا من فلسفة فيثاغورس و تابعيه في الإلهيات قواعد و انتزعوا من لاهوتيات أهل الكتاب و الوثنيين جملا و ألبسوها لباسا اسلاميا فجعلوها علما مخصوصا ميزوه باسم علم التصوف او الحقيقة او الباطن او الفقر او الفناء او الكشف و الشهود و الفوا و صنفوا في ذلك كتبا و رسائل، و كان الأمر كذلك الى‌‌ان‌حل القرن الخامس و ما يليه من القرون فقام بعض الدهاة في التصوف فرأوا مجالا و رحبا وسيعا لان يحوزوا بين الجهال مقاما شامخا كمقام النبوة بل الالوهية باسم الولاية و الغوثية و القطبية بدعوى التصرف في الملكوت بالقوة القدسية فكيف بالناسوت، فوسعوا فلسفة التصوف بمقالات مبنية على مزخرف التأويلات و الكشف الخيالى و الأحلام و الأوهام، فالفوا الكتب المتظافرة الكثيرة ككتاب التعرف، و الدلالة، و الفصوص، و شروحه، و النفحات، و الرشحات، و المكاشفات، و الإنسان الكامل، و العوارف، و المعارف، و التأويلات و نحوها من الزبر و الاسفار المحشوة بحكايات مكذوبة، و قضايا لا مفهوم لها البتة، حتى و لا في مخيلة قائليها كما‌‌ان‌قارئيها او سامعيها لا يتصورون لها معنى مطلقا و‌‌ان‌كان بعضهم يتظاهر بحالة الفهم و يقول بان للقوم اصطلاحات، لا تدرك الا بالذوق الذي لا يعرفه الا من شرب من شرابهم و سكر من دنهم و راحهم فلما راج متاعهم و ذاع ذكرهم وراق سوقهم تشعبوا فرقا و شعوبا و أغفلوا العوام و السفلة بالحديث الموضوع المفترى‌ «الطرق الى اللّه بعدد أنفاس الخلائق» و جعل كل فرقة منهم لتمييزها عن غيرها علائم و مميزات بعد اشتراك الجميع في فتل الشوارب و أخذ الوجهة و التجمع في حلقات الاذكار عاملهم اللّه و جزاهم بما فعلوا في الإسلام. و أعتذر من إخواني الناظرين عن إطالة الكلام حيث انها نفثة مصدور و تنفس صعداء و شقشقة هدرت و غصص و آلام و أحزان بدرت، عصمنا اللّه و إياكم من تسويلات نسجة العرفان و حيكة الفلسفة و التصوف و جعلنا و إياكم ممن أناخ المطية بأبواب أهل بيت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و لم يعرف سواهم آمين آمين.

از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگ‌ترین مصائب است؛ زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق و گردش در میدان‌های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه‌های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامه (اهل سنت عمری) مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم‌هایشان برافراشته شد، به گونه‌ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به وحدت وجود و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از کفر و اباطیل که رؤسای آن‌ها می‌ساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می‌نامیدند و از سمت راست قلب شروع می‌شد و به سمت چپ خاتمه می‌یافت. گاهی آن را سفر از حق به خلق می‌نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده‌اند، خدا به داد این شیادان برسد، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی عارف را از روی دیوانش می‌خواندند و گریه می‌کردند و به آن اعتنا می‌کردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می‌شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و … و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السلام نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می‌کند مانند: «لنامع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بی‌نوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمی‌دانست که کتاب مصباح الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن‌ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است. شیوع تصوف و ساختن خانقاه‌ها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله‌هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام در آوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند. و در این زمینه کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرن‌های بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند. آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتاب‌های پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایت‌های دروغ و قضایای کاملا بی‌معناست، نوشتند. وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با حدیث جعلی «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» اغفال کردند و برای هر فرقه‌ای که از دیگران متمایز گردند، علامت‌هایی را قرار دادند... خداوند ما و شما را از فریب کاری‌های بافندگان عرفان و فلسفه و تصوف حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی می‌آورند و کسی را جز آنان نمی‌شناسند. آمین آمین.

احقاق الحق، تالیف نور الله تستری با تعلیقات آیت الله مرعشی، جلد ۱، صفحه ۱۸۲-۱۸۵، چاپ منشورات آیة الله مرعشی نجفی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 855
دوشنبه 4 خرداد 1399 زمان : 22:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

گمراهان و مارقین در زمانغیبت امام عصر عجل الله فرجه

شیخ طوسی رحمت الله علیه روایتی را در رابطه با غیبت امام عصر عجل الله فرجه از زبان صادق آل محمد علیهم السلام نقل می‌کند. در ذیل این روایت طولانی، امام صادق علیه السلام به توصیف و دسته‌بندی عقاید باطل و گمراه در زمانغیبت امام عصر عجل الله فرجه می‌پردازد و می‌فرماید:

كَذَلِكَ غَيْبَةُ اَلْقَائِمِ فَإِنَّ اَلْأُمَّةَ سَتُنْكِرُهَا لِطُولِهَا فَمِنْ قَائِلٍ يَهْذِي بِأَنَّهُ لَمْ يُولَدْ وَ قَائِلٍ يَقُولُ إِنَّهُ يَتَعَدَّى إِلَى ثَلاَثَةَ عَشَرَ وَ صَاعِداً وَ قَائِلٍ يَعْصِي اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ إِنَّ رُوحَ اَلْقَائِمِ يَنْطِقُ فِي هَيْكَلِ غَيْرِهِ.

غیبت قائم نیز چنین است زیرا این امت به واسطه طول مدتش آن را انکار مى‌کند (غیبت چنان به طول می‌کشد که بیشتر مردم گمراه می‌شوند مانند یهود و نصاری که در رابطه با غیبت حضرت عیسی علیه السلام گمراه شدند) پس گوینده‌ای (گروهی) به هذیان گوید: او متولد نشده است (و در آخر الزمان متولد می‌شود) و گوینده‌اى (گروهی) دیگر گوید: او مرده است و گوینده‌اى (گروهی) دیگر این کلام کفرآمیز را گوید که یازدهمین ما ائمه عقیم بوده است (و فرزندی نداشته) و گوینده‌ای (گروهی) دیگر با این کلام از دین خارج شود که تعداد ائمه به سیزده و یا بیشتر رسیده است (یعنی قائل به امامت نوعیه می‌شوند و مقام امامت و ولایت را به سیزدهمی‌و بیشتر تعمیم می‌دهند این گروه نیز در کلام صادق آل محمد علیهم السلام جزء گمراهان و مارقین قرار گرفته‌اند) و گوینده‌ای (گروهی) دیگر به نافرمانى خدای تعالی پرداخته و گوید روح قائم در کالبد دیگری سخن می‌گوید (یعنی روح قائم عجل الله فرجه در بدن شخص دیگری حلول کرده است و سخنی که او می‌گوید همان سخن قائم عجل الله فرجه است که بر زبان او جاری شده است).

الغیبة، تالیف شیخ طوسی، صفحه ۱۷۰، چاپ موسسه المعارف الاسلامیة

محسنیون ۱۱۰

پی نوشت: همان طور که مشخص است از میان این پنج گروه گمراه، سه گروه اول متعلق به جماعت اهل سنت عمری است ولی در خصوص دو گروه گمراه دیگر، این دو گروه به نوعی دعوی شیعه بودن دارند اما به تصریح کلام امام صادق علیه السلام از دین خارج شدند و جزء مارقین هستند.

اللهم عجل لولیک الفرج

بازدید : 1311
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 16:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

فضائل امیر المومنین علیه السلام نزد خداوند

شیخ طبرسی رضوان الله علیه روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در قسمتی از خطبه شریف غدیر فرمودند:

مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ سلام الله علیه عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ أَنْزَلَهَا فِي الْقُرْآنِ أَكْثَرَ مِنْ أَنْ أُحْصِيَهَا فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ فَمَنْ أَنْبَأَكُمْ بِهَا وَ عَرَّفَهَا فَصَدِّقُوه‏.

ای گروه مردم! به راستی فضائل علی بن ابی طالب علیهما السلام نزد خداوند است و آن‌ها را در قرآن‏ نازل فرموده، و از شمار خارج است، پس هر که شما را به آن‌ها خبر داد و آگاه ساخت او را باور نموده و تصدیق کنيد.

الاحتجاج، تالیف شیخ طبرسی، جلد ۱، صفحه ۸۴، چاپ منشورات الشریف الرضی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 2025
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 16:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

قتل عایشه توسط معاویه

سید بن طاووس رضوان الله علیه می‌نویسد:

ان عائشة ذهبت الى منزل معاوية وهي راكبة على حمار، فجاءت بحمارها على بساط معاوية وعلى سريرها، فبالت الحمار وراثت على بساطها وما راعت حرمة معاوية، فشكى معاوية الى مروان وقال له لا طاقة لي الى تحمل بلاء هذه العجوزة، فتولى مروان باذن معاوية أمر عائشة ودبر لها حفر البئر فوقعت فيه.

روایت شده عایشه در حالی که سوار بر الاغ بود به خانه معاویه رفت. عایشه حرمت معاویه را رعایت نکرد با الاغش به روی فرش‌ها رفت و الاغ بر آن‌ها ادرار کرد. معاویه از این کار عایشه به مروان شکایت کرد و گفت: من نمی‌توانم این عجوزه را تحمل کنم. با اجازه معاویه، مروان عهده‌دار حل این مشکل شد. او چاهی کند و کاری کرد که عایشه در آن افتاد.

الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۵۰۳، چاپ مطبعة خیام

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 1175
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 9:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

اتمام حجترسول خدا صلی الله علیه و آله و هراس شدید ابو بکر و عمر از شب قدر

ثقة الاسلام کلینی و شیخ محمد بن حسن صفار رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:

٥- وعن أبي عبد الله عليه السلام قال، كان علي عليه السلام كثيرا ما يقول -: [ما] اجتمع التيمي والعدوي عند رسول الله صلى الله عليه وآله وهو يقرأ: " إنا أنزلناه " بتخشع وبكاء فيقولان: ما أشد رقتك لهذه السورة؟ فيقول رسول الله صلى الله عليه وآله: لما رأت عيني ووعا قلبي، ولما يرى قلب هذا من بعدي فيقولان: وما الذي رأيت وما الذي يرى قال: فيكتب لهما في التراب " تنزل الملائكة والروح فيها بإذن ربهم من كل أمر " قال: ثم يقول: هل بقي شئ بعد قوله عز وجل: " كل أمر " فيقولان: لا، فيقول: هل تعلمان من المنزل إليه بذلك؟ فيقولان: أنت يا رسول الله، فيقول: نعم، فيقول: هل تكون ليلة القدر من بعدى؟ فيقولان: نعم، قال: فيقول: فهل ينزل ذلك الامر فيها؟ فيقولان: نعم، قال: فيقول: إلى من؟ فيقولان: لا ندري، فيأخذ برأسي ويقول: إن لم تدريا فادريا، هو هذا من بعدي قال: فإن كانا ليعرفان تلك الليلة بعد رسول الله صلى الله عليه وآله من شدة ما يداخلهما من الرعب.

از امام جعفر صادق صلوات الله علیه روایت است که آن حضرت فرمود: حضرت امیر المومنین صلوات الله علیه در بیشتر وقت‌ها می‌فرمود: هر گاه تیمى و عدوی (ابو بکر و عمر) خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و آن حضرت سوره «انا انزلناه» را با خشوع و گریه تلاوت می‌فرمود، آن دو می‌گفتند: چقدر در این سوره دلت می‌سوزد، پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمود: برای آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده و نیز براى آنچه دل این شخص (امیر المومنین صلوات الله علیه) پس از من در می‌یابد. آن‌ها می‌گفتند: مگر شما چه دیده‌اید و او چه میبیند؟ حضرت براى آن‌ها روی خاک می‌نوشت «این شب فرشتگان و روح به اذن خدا برای هر امری [که مقرر شده است] نازل می‌شوند» سپس می‌فرمود: پس از اینکه خداى عز و جل می‌فرماید «هر امری» دیگر چیزی باقى می‌ماند؟ آن دو می‌گفتند: نه. آن حضرت می‌فرمود: می‌دانید آنکه هر امرى بر او نازل می‌شود کیست؟ آن دو می‌گفتند: تو هستى اى رسول خدا. آن حضرت می‌فرمود: آری، اما شب قدر بعد از من هم می‌باشد؟ آن دو می‌گفتند: آری. آن حضرت می‌فرمود: در شب‌های قدر پس از من هم آن امر نازل می‌شود؟ آن دو می‌گفتند: آری. آن حضرت می‌فرمود: به چه کسى نازل مى‌شود؟ آن دو می‌گفتند: نمی‌دانیم، رسول خدا صلی الله علیه و آله دست بر سر من می‌گذاشت و می‌فرمود: اگر نمی‌دانید، بدانید، آن شخص پس از من این مرد [امیر المومنین صلوات الله علیه] است. سپس آن دو نفر شب قدر را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌شناختند، به واسطه هراس سختى که در دل آن‌ها می‌افتاد.‌

الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۲۴۹، حدیث ۵، چاپ دار کتب الاسلامیة

محسنیون ۱۱۰

بصائر الدرجات، تالیف محمد بن حسن صفار، صفحه ۲۲۴، حدیث ۱۶، چاپ منشورات مکتبة آیة الله العظمی‌المرعشی النجفی رحمه الله

محسنیون ۱۱۰

علت ترس عمر و ابو بکر از شب قدر

علامه مجلسی قدس سره ذیل این روایت می‌نویسد:

و الرعب إما لأخبار النبي صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله بنزول الملائكة أو بمحض النزول بالخاصية أو بإلقاء الله سبحانه الرعب في قلوبهم لإتمام الحجة.

ترس آنان یا به خاطر خبر دادن پیامبر صلی الله علیه و آله از نازل شدن ملائکه بوده یا به خاطر نازل شدن ملائکه بر شخص خاصی که می‌شناختند (یعنی امیر المومنین علیه السلام) یا به خاطر این بوده که خداوند متعال ترسی در دل آنان ایجاد می‌کرد تا حجت بر آنان تمام شود.

مرآة العقول، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳، صفحه ۸۷، چاپ دار الکتب الاسلامیة

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 1226
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 9:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

حضرت زهرا علیهاالسلام معنا و تاویل شب قدر

ابو القاسم فرات کوفی رضوان الله علیه روایت کرده است:

٧٤٧- ٢- فرات قال : حدثنا محمد بن القاسم بن عبيد معنعنا : عن أبي عبد الله عليه‌السلام انه قال : « إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ » الليلة فاطمة والقدر الله فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرك ليلة القدر ، وإما سميت فاطمة لان الخلق فطموا عن معرفتها أو من معرفتها الشك .

محمد بن قاسم بن عبید نقل کرده است که امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: در آیه: «ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم»، شب، حضرت فاطمه علیها السلام و قدر، خداوند متعال است. هر که حضرت فاطمه علیها السلام را چنان که سزاوار آن بانو باشد، بشناسد، او شب قدر را درک کرده است. او فاطمه نام گرفت چرا که مردمان از شناختش فطم گشته و بازداشته شده‌اند؛ یا در شناختش به تردید افتادند.

تفسیر فرات الکوفی، جلد ۲، صفحه ۵۸۱، حدیث ۷۴۷، چاپ موسسه التاریخ العربی

محسنیون ۱۱۰

بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۴۳، صفحه ۶۵، حدیث ۵۸، چاپ دار احیاء التراث العربی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 918
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 9:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

شب قدرو مقدر شدن ولایت امیر المومنین علیه السلام

شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:

۲- حدثنا أبي ـ رحمه الله ـ قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، قال : حدثنا محمد بن الحسين بن أبي الخطاب ، عن محمد بن عبيد بن مهران ، عن صالح بن عقبة ، عن المفضل بن عمر ، قال : ذكر عند أبي عبد الله عليه السلام « إنا أنزلناه في ليلة القدر » قال : ما أبين فضلها على السور. قال : قلت : وأي شئ فضلها؟ قال : نزلت ولاية أمير المؤمنين عليه‌السلام فيها. قلت : في ليلة القدر التي نرتجيها في شهر رمضان. قال : نعم ، هي ليلة قدرت فيها السماوات والأرض وقدرت ولاية أمير المؤمنين عليه‌السلام فيها.

مفضل بن عمر گوید: نزد امام صادق علیه السلام از سوره «إنّا أنزلناه فی لیلة القدر» ياد شد فرمود: چه قدر روشن است فضيلت آن بر ديگر سوره‌ها. مفضل گوید: گفتم: فضيلت آن چيست؟ فرمود: ولايت امير المومنین علیه السلام در آن نازل شده است. گفتم: در شب قدرى كه در ماه رمضان به آن اميد داريم؟ فرمود: آرى آن شبى است كه آسمان‌ها و زمين در آن مقدر شده‌اند و ولايت امير المومنین علیه السلام نيز در آن مقدر شده است.

معانی الاخبار، تالیف شیخ صدوق، صفحه ۳۱۵-۳۱۶، حدیث ۲، چاپ دار المعرفة

محسنیون ۱۱۰

بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۹۴، صفحه ۱۸، حدیث ۳۹، چاپ دار احیاء التراث العربی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 1034
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 23:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

فریاد جبرئیل علیه السلامدر هنگام ضربت خوردن امیر المومنین علیه السلام

ابو الحسن بکری رحمه الله روایت کرده است:

ونادى جبرئيل عليه السلام بين السماء والارض بصوت يسمعه كل مستيقظ : « تهدمت والله أركان الهدى ، وانطمست والله نجوم السماء و أعلام التقى ، وانفصمت والله العروة والوثقى ، قتل ابن عم محمد المصطفى ، قتل الوصي المجتبى ، قتل علي المرتضى ، قتل والله سيد الاوصياء ، قتله أشقى الاشقياء ».

جبرئیل علیه السلامدر هنگام ضربت خوردن حضرت امیر المومنین علیه السلام در میان زمین و آسمان فریادی کرد که هر شخص بیداری شنید و فرمود: به خدا سوگند ستون‌های هدایت در هم شکست و نشانه‌های تقوا محو شد و ریسمان محکمی‌که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید و پسر عموی مصطفی صلی الله علیه و آله کشته شد؛ علی مرتضی به شهادت رسید و بدبخت‌ترین اشقیاء وصی برگزیده و سرور اوصیاء را شهید نمود.

مقتل امیر المومنین علیه السلام، تالیف ابو الحسن بکری، نسخه خطی

محسنیون ۱۱۰

بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۴۲، صفحه ۲۸۲، چاپ دار احیاء التراث العربی

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 921
سه شنبه 22 ارديبهشت 1399 زمان : 15:25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰


جایگاه امام حسن مجتبیعلیه السلام و دوستدارانش در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله


مرحوم حافظ رجب برسی روایت کرده است:


و من ذلك ما رواه حذيفة بن اليمان قال: رأيت رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) آخذ بيد الحسن بن علي و هو يقول: أيّها الناس هذا ابن علي فاعرفوه، فو الذي نفس محمد بيده إنّه لفي الجنّة و محبّه في الجنّة، و محبّ محبيه في الجنّة .


حذیفه بن یمان رضوان الله علیه گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که دست امام حسن مجتبیعلیه السلام را گرفته بود و می‌فرمود:‌‌‌ای مردم، این فرزند علی بن ابی طالب علیهما السلام است، او را بشناسید، سوگند به آن کسی که جان محمد در قبضه قدرت اوست، او در بهشت است، دوستان او و دوستان دوستانش نیز در بهشت خواهند بود.


مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، صفحه ۵۳، چاپ موسسه الاعلمی‌للمطبوعات


محسنیون ۱۱۰


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۲۷، صفحه ۱۳۶، حدیث ۱۳۴، چاپ دار احیاء التراث العربی


محسنیون ۱۱۰

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 674
  • بازدید سال : 1769
  • بازدید کلی : 94799
  • کدهای اختصاصی