loading...

محسنیون ۱۱۰

Content extracted from http://mohsenioun110.blog.ir/rss/?1738851005

بازدید : 629
شنبه 19 ارديبهشت 1399 زمان : 8:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

برائت علنی حضرت ابی ذر غفاریقدس سره و شیعه شدن بسیاری از مردم شام به خاطر وی

علامه مجلسی رضوان الله علیه می‌نویسد:

ارباب سیر معتمده نقل کرده‌اند که: ابی ذردر زمان عمر به ولایت شام رفت و در آنجا بود تا زمان خلافت عثمان، و چون قبایح اعمال عثمان به سمع او رسید خصوصا قصه اهانت و ضرب عمار، زبان طعن و مذمت بر عثمان بگشاد و عثمان را آشکار لعن می‌فرمود و قبایح اعمال او را بیان می‌نمود، و چون از معاویه اعمال شنیعه مشاهده می‌کرد او را توبیخ و سرزنش می‌نمود و مردم را به ولایت خلیفه به حق حضرت امیر المومنین علیه السلام ترغیب می‌فرمود و مناقب آن حضرت را بر اهل شام می‌شمرد و بسیاری از ایشان را به تشیع مایل گردانید، و چنین مشهور است شیعیانی که در شام و جبل عامل اکنون هستند به برکت ابی ذر است.

حیاة القلوب، تالیف علامه مجلسی، جلد ۴، صفحه ۱۶۹۸، چاپ انتشارات سرور

محسنیون ۱۱۰

حضرت ابی ذر غفاریاسوه شیعیان در تبری و تولی و ترویج مناقب اهل بیت علیهم السلام و رسوا کردن دشمنانشان است.

بازدید : 1606
سه شنبه 15 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

جسارت زشت عایشه به حضرت فاطمهو ام المومنين خدیجه سلام الله علیهما و عصبانیت و پاسخ کوبنده حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله به او

شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:

١١۶- حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن أحمد بن محمد بن خالد قال: حدثني أبو علي الواسطي، عن عبد الله بن عصمة، عن يحيى بن عبد الله، عن عمرو بن أبي المقدام، عن أبيه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: دخل رسول الله صلى الله عليه وآله منزله فإذا عائشة مقبلة على فاطمة تصايحها وهي تقول: والله يا بنت خديجة ما ترين إلا أن لامك علينا فضلا وأي فضل كان لها علينا ما هي إلا كبعضنا، فسمع مقالتها فاطمة فلما رأت فاطمة رسول الله صلى الله عليه وآله بكت فقال لها: ما يبكيك يا بنت محمد؟ قالت: ذكرت أمي فتنقصتها فبكيت، فغضب رسول الله صلى الله عليه وآله ثم قال: مه يا حميرا فإن الله تبارك وتعالى بارك في الولود الودود وإن خديجة رحمها الله ولدت مني طاهرا وهو عبد الله وهو المطهر، وولدت مني القاسم وفاطمة ورقية وأم كلثوم وزينب وأنت ممن أعقم الله رحمه فلم تلدي شيئا.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ️رسول خدا صلی الله عليه و آله به خانه خود وارد شد و ديد عايشه‏ به روى حضرت فاطمهزهرا سلام الله عليها فرياد می‌كشد و می‌گويد:‌‌‌ای دختر خدیجه! به خدا قسم‏ تو چنين می‌پندارى كه مادرت را بر ما برتر بود؟ چه برترى بر ما داشت جز اينكه او هم مانند يكى از ما بود؟! حضرت فاطمه سلام الله عليها كه اين سخنان مى‏‌شنيد چون‏ چشمش به رسول خدا صلی الله عليه و آله افتاد گریه كرد؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله به فاطمه سلام الله عليها فرمود: اى دختر محمد چرا گریه می‌كنى؟ فرمود: عایشه نام مادرم را برد و به او اهانت کرد و من به همین دلیل گريه می‌كنم. حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله غضبناک شد و به عايشه خطاب كرد و فرمود: اى حميراء! خداوند متعال، زن پرمحبت و صاحب فرزند را خجسته و مبارک گردانيده است. و خديجه كه خدايش رحمت كند از من فرزندانى آورد يكى طاهر كه نام ديگرش عبد الله بود و مطهر و فرزندان ديگرش از من قاسم بود و فاطمه و رقيه و ام كلثوم و زينب. ️ولی تو از جمله كسانى هستى كه خداوند تو را شامل رحمتش قرار نداده و عقيم قرار داده است و فرزندى نياورده‏‌اى.

الخصال، تالیف شیخ صدوق، جلد ۲، صفحه ۴۰۴-۴۰۵، حدیث ۱۱۶، چاپ موسسه النشر الاسلامی

محسنیون ۱۱۰

علامه مجلسی رضوان الله علیه تصریح کرده است که سند روایت معتبر است.

در حدیث معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که: روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله داخل شد دید که عایشه بر روی حضرت فاطمهعلیها السلام فریاد می‌کند و می‌گوید:‌‌‌ای دختر خدیجه! تو را گمان این است که مادر تو را بر ما فضیلتی بوده است او را چه زیادتی بر ما هست؟! نبود مگر مانند یکی از ماها. پس چون فاطمه آن حضرت را دید گریست، حضرت فرمود که: چه چیز تو را به گریه آورده است‌‌‌ای دختر محمد؟ فاطمه علیها السلام گفت که: عایشه نام مادر مرا برد و او را به نقص و کمی‌مرتبه نسبت داد. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله در خشم شد و گفت: بس کن‌‌‌ای حمیرا که خدا برکت می‌دهد زنی را که بسیار شوهر را دوست دارد و بسیار فرزند آورد و خدیجه خدا او را رحمت کند، از من طاهر مطهر را به هم رسانید که او عبد الله بود و قاسم را آورد و فاطمه و رقیه و زینب و ام کلثوم از او بهم رسیدند و خدا رحم تو را عقیم کرده است که هیچ فرزند از تو بهم نمی‌رسد.

حیاة القلوب، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳، صفحه ۲۱۷-۲۱۸، چاپ انتشارات سرور

محسنیون ۱۱۰

عایشه کسی است که جز آزار پیامبر و توهین به خانواده ایشان کاری نداشته است.

قضاوت با شما

السلام علیک یا ام المومنین خدیجه الکبری سلام الله علیها

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 941
سه شنبه 15 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

ائمه علیهم السلامهمان صادقین مورد اشاره قرآن هستند

شیخ محمد بن حسن صفار قمی‌رضوان الله علیه روایت کرده است:

۲- وعنه عن معلى بن محمد عن الحسن عن احمد بن محمد قال سئلت الرضا عليه السلام عن قول الله تعالى «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله وكونوا مع الصادقين». قال الصادقون الائمة الصديقون بطاعتهم.

احمد بن محمد گوید: از حضرت امام رضا علیه السلام درباره تفسیر آیه «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا کنید و با صادقین باشید» (سوره توبه / آیه ۱۱۹) پرسیدم. آن حضرت فرمودند: منظور از صادقین ائمه صلوات الله علیهم هستند که گفتارشان با عمل آن‌ها در فرمانبرداری خدا برابر است.

بصائر الدرجات، تالیف محمد بن حسن صفار، بخش ۱، باب ۱۴، حدیث ۲، صفحه ۶۲، چاپ موسسه الاعلمی‌للمطبوعات

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 696
سه شنبه 15 ارديبهشت 1399 زمان : 1:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

مناظره کوتاه امام رضاعلیه السلام با ابن رامین در اثبات تعیین جانشین توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله

ابن شهر آشوب رضوان الله علیه روایت کرده است:

وقال أبو الحسن الرفا لابن رامين الفقيه : لما خرج النبي من المدينة ما استخلف عليها أحدا؟ قال : بلى استخلف عليا ، قال : وكيف لم يقل لاهل المدينة اختاروا فإنكم لا تجتمعون على الضلال! قال : خاف عليهم الخلف والفتنة ، قال : فلو وقع بينهم فساد لاصلحه عند عودته ، قال : هذا أوثق ، قال : فاستخلف أحدا بعد موته؟ قال : لا ، قال : فموته أعظم من سفره ، فكيف أمن على الامة بعد موته ما خافه في سفره وهو حي عليهم؟ فقطعه.

امام رضا علیه السلام به ابن رامین (فقیه مخالفین) فرمودند: «آن وقت که پیامبر صلی الله علیه و آله از مدینه خارج شد، کسی را جای خود نگذاشت؟» ابن رامین گفت: «چرا، علی (علیه السلام) را جای خود گذاشت.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «پس چرا به اهل مدینه نفرمود خودتان کسی را انتخاب کنید، چون انتخاب شما خطا نمی‌شود؟» ابن رامین گفت: «چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) نگران بود اختلاف و درگیری در میان مردم بیفتد.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «خوب چه عیبی داشت، اگر هم اختلافی رخ می‌داد، هنگامی‌که از مسافرت به مدینه بر می‌گشت آن را اصلاح می‌نمود.» ابن رامین گفت: «البته عمل آن حضرت که خود جانشین تعیین فرمود، با محکم‌کاری مناسب‌تر و منطقی‌تر بود.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «بنابراین برای پس از مرگ خود نیز حتما کسی را جای خود قرار داده است.» ابن رامین گفت:: «نه!» امام رضا علیه السلام فرمودند: «آیا مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله از مسافرتش مهم‌تر نبود؟ سفر دنیا کوتاه است و سفر مرگ طولانی و ابدی؛ پس چگونه شد که هنگام مرگ از اختلاف امت خاطرجمع بود - جانشین تعیین نکرد - اما در مسافرت چند روزه دنیا خاطر جمع نبود - جانشین تعیین کرد - با این که خود آن حضرت زنده بود و می‌توانست اختلافات را اصلاح نماید؟» ابن رامین در مقابل سخنان منطقی امام رضا علیه السلام نتوانست حرفی بگوید و ساکت شد.

مناقب آل ابی طالب، تالیف ابن شهر آشوب، جلد ۱، صفحه ۳۱۸، چاپ دار الاضواء

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 702
شنبه 12 ارديبهشت 1399 زمان : 18:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

امیر المومنین علیه السلام قرآن مهجور

ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام در قسمتی از خطبه خود مشهور به خطبه وسیله که هفت روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد نمودند، فرموده است:

«فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِي عَنْهُ ضَلَّ، وَ السَّبِيلُ الَّذِي عَنْهُ مَالَ، وَ الْإِيمَانُ الَّذِي بِهِ كَفَرَ، وَ الْقُرْآنُ الَّذِي إِيَّاهُ هَجَرَ، وَ الدِّينُ الَّذِي بِهِ كَذَّبَ.»

«من همان ذکرم که از آن گمراه شدند؛ و راهی هستم که از آن منحرف شدند؛ و ایمانی هستم که به آن کافر گردیدند؛ و قرآنی هستم که مهجور و متروک ماند؛ و دینی هستم که مورد تکذیب واقع شد.»

الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۸، صفحه ۲۸، چاپ دار کتب الاسلامیة

محسنیون ۱۱۰

پی نوشت: «وَ قٰالَ الرَّسُولُ يٰا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (در روز قیامت، پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به محضر خدای تعالی از امت اسلام شکایت می‌کنند که: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند. سوره فرقان، آیه ۳۰)

بازدید : 1218
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1399 زمان : 11:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

نماز خواندن ناصبی با زنا کردنش فرقی ندارد!!!

علامه کبیر مقدس اردبیلی رضوان الله علیه می‌نویسد:

امام به حق ناطق جعفر بن محمد الصادق سلام الله علیه فرمودند: لایبالی الناصب صلی ام زنی؛ یعنی میان نماز گزاردن و زنا کردن ناصبی هیچ فرقی نیست. خواه به این مشغول باشد و خواه به آن اشتغال نماید. پس بهتر آن است که مخالفان اهل بیت سلام الله علیهم تصدیع نکشند و رنج بیهوده در نماز گزاردن و روزه گرفتن نبرند.

حدیقة الشیعة، تالیف مقدس اردبیلی، جلد ۱، صفحه ۴۳۰، چاپ انتشارات انصاریان

محسنیون ۱۱۰

پی نوشت: دلیل روایت هم این است که نواصب به دلیل دشمنی و انکار حق اهل بیت علیهم السلام که خلفای حقیقی رسول خدایند محکوم به اسفل السافلین هستند ولو اگر عابدترین افراد دنیا باشند.

بازدید : 882
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1399 زمان : 11:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

پنج حدیث تبری و تولی (۱)

۱- منظور از فلق در قرآن چیست؟

خداوند در سوره فلق می‌فرمایند:

قل اعوذ بربّ الفلق

اما فلق چیست؟

علامه مجلسی رضوان الله علیه در کتاب عین الحیات آورده است که از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

فلق، چاهی است در جهنم، که اهل جهنم از شدت حرارت آن استعاذه می‌نمایند و از خدا طلب می‌نمایند که نفسی بکشند. چون نفس کشید، جمیع جهنم را سوزانید. در آن چاه صندوقی از آتش است، که اهل آن چاه از حرارت آن صندوق استعاذه می‌نمایند؛ و آن تابوتی است که در آن تابوت، شش کس از پیشینیان و شش کس از پسینیان جا دارند. اما شش نفر اول: پسر آدم است (قابیل) که برادر خود را کشت؛ نمرود که ابراهیم (علیه السلام) را در آتش انداخت؛ فرعون و سامری که گوساله پرستی را در دین خود رواج داد؛ آن کسی (یعنی یهودا) که یهود را پس از پیغمبرشان گمراه کرد؛ و آن کسی (یعنی پولس) که نصاری را بعد از پیغمبرشان گمراه کرد و اما آن شش نفر آخر: ابو بکر، عمر، عثمان، معاویه، سرکرده خوارج نهروان و ابن ملجم.

عین الحیات، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲، صفحه ۶۶-۶۷، انتشارات انوار الهدی

محسنیون ۱۱۰

۲- دستور امام صادق علیه السلام به سب و برائت از ابو بکر و عمر

شیخ کشی رحمت الله علیه روایت کرده است:

٣٦٣- نصر بن صباح ، قال : حدثني اسحاق بن محمد البصري ، قال : حدثني محمد بن جمهور العمي ، قال : حدثنا موسى بن بشار الوشّاء ، عن داود بن النعمان ، قال : دخل الكميت فأنشده ، وذكر نحوه ثم قال في آخره :‌‌ان‌الله عز وجل‌ يحب معالي الامور ويكره سفسافها. فقال الكميت : يا سيدي أسألك عن مسألة وكان متّكئا فاستوى جالسا وكسر في صدره وسادة ثم قال : سل ، فقال : أسألك عن الرجلين فقال : يا كميت بن زيد ما أهريق في الإسلام محجمة من دم ، ولا اكتسب مال من غير حله ، ولا نكح فرج حرام الا وذلك في أعناقهما الى يوم يقوم قائمنا ، ونحن معاشر بني‌هاشم نأمر‌ كبارنا بسبهما والبراءة منهما.

داود بن نعمان گفت: كمیت خدمت امام صادق صلوات الله علیه رسید و شعرى سرود؛ امام شعر او را تصحيح نمود. آنگاه فرمودند: خداوند كارهای عالی را دوست دارد و از چیزهاى نامرغوب و بد خوشش نمی‌آيد. كمیت عرض كرد: آقا اجازه می‌دهید سوالی بکنم؟! امام صلوات الله علیه تكیه كرده بودند، راست نشست و سينه‌ی خود را بر بالشی تكیه داد فرمود: سوال كن. عرض کرد: درباره‌ی آن دو نفر (ابو بکر و عمر لعنهما الله) چه می‌گویید؟ فرمود:‌‌‌ای کمیت! اگر به اندازه‌ی يک حجامت خون در اسلام ریخته شود يا مالى از راه حرام به دست آید و يا زنا و زناشویى حرامى انجام شود؛ گناه آن به گردن آن دو نفر است تا روز قیامت تا قائم (عجل الله تعالی فرجه) ما قیام كند. ما بنى‌هاشم بزرگ و كوچک خود را به سب و برائت از آن دو نفر دستور می‌دهيم.

اختیار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الکشی، صفحه ۱۸۰، حدیث ۳۶۳، چاپ موسسه النشر الاسلامی

محسنیون ۱۱۰

۳- لعن جلی و صریح مولا امیر المومنین علیه السلام بر عمر بن الخطاب به علت تحریم متعه

و قول أمير المؤمنين عليه السلام : « لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لانه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا » ثم تلا : « ومن الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا ويشهد الله على ما في قلبه وهو ألد الخصام وإذا تولى سعى في الارض ليفسد فيهاويهلك الحرث والنسل والله لا يحب الفساد » .

حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمودند: خدا پسر خطاب را لعنت کند، اگر او نبود هیچکس مرتکب زنا نمی‌شد، مگر مرد و زن شقی، چون مسلمانان به واسطه متعه، نیازی به زنا نداشتند. سپس این آیات را خواند: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود، و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند. [این در حالی است که] آنان، سرسخت‌ترین دشمنان [حق] هستند. و هنگامی‌که ولایت و سلطه پیدا کنند با تمام قدرت درگسترش فساد در زمین می‌کوشند و مال و جان مردم را از بین می‌برند درحالی که خدا فساد را دوست نمی‌دارد.

بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ‏۵۳، صفحه ۲۲، چاپ موسسه الاعلمی‌للمطبوعات

محسنیون ۱۱۰

علامه مجلسی رضوان الله علیه در کتاب دیگر خود معروف به کتاب رجعت حدیث معروف و طولانی مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام درمورد وقایع ظهور و رجعت و بدعت‌های ابو بکر و عمر را معتبر دانسته و می‌نویسد:

شیخ معتمد حسن بن سلیمان در کتاب منتخب البصائر روایت کرده به سند معتبر از مفضل بن عمر...

کتاب رجعت، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۱۲۹، چاپ انتشارات دلیل ما

محسنیون ۱۱۰

۴- منکر وصایت و خلافت بلافصل امیر المومنین علیه السلام ملعون است !!!

رسول خدا صلی الله علیه و آله در فرازی از خطبه غدیر فرمودند: هر کس با علی (علیه السلام) مخالفت کند (در امر خلافت و ولایت) ملعون است.

بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۳۷، صفحه ۲۰۷، چاپ دار احیاء التراث العربی

محسنیون ۱۱۰

۵- حقیقت وحدت و تفرقه و سنت و بدعت در کلام امیر المومنین علیه السلام

جناب شیخ احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی رضوان الله علیه روایت کرده است:

روى يحيى بن عبد الله بن الحسن عن أبيه عبد الله بن الحسن قال : كان أمير المؤمنين عليه‌السلام يخطب بالبصرة بعد دخوله بأيام فقام إليه رجل فقال : يا أمير المؤمنين أخبرني من أهل الجماعة ومن أهلالفرقة ومن أهل البدعة ومن أهل السنة؟ فقال ويحك أما إذا سألتني فافهم عني ولا عليك أن تسأل عنها أحدا بعدي أما أهل الجماعة فأنا ومن تبعني وإن قلوا وذلك الحق عن أمر الله تعالى وعن أمر رسوله. وأهل الفرقة المخالفون لي ولمن اتبعني وإن كثروا. وأما أهل السنة فالمتمسكون بما سنه الله لهم ورسوله وإن قلوا. وأما أهل البدعة فالمخالفون لأمر الله ولكتابه ولرسوله العاملون برأيهم وأهوائهم وإن كثروا وقد مضى منهم الفوج الأول وبقيت أفواج وعلى الله قبضها واستيصالها عن جدد الأرض.

یحیی بن عبد الله بن حسن از پدرش عبد الله بن حسن و او از حضرت امیر المومنین علیه السلام نقل نموده که آن حضرت چند روز پس از ورود به بصره خطبه‌ای ایراد فرمودند. در این میان مردی برخاسته و پرسید:‌‌‌ای امیر المومنین، بفرمایید که اهل وحدت و اهل تفرقه چه کسانی‌اند؟ همین طور اهل بدعت و اهل سنت کیستند؟ امیر المومنین علیه السلام فرمودند: وای بر تو، حالا که پرسیدی پس با دقت به جوابش گوش کن که پس از من نیاز نباشد دوباره از کسی بپرسی. اهل وحدت من و پیروان من هستند هرچند در تعداد اندک باشند، و این همان حقی است که مطابق با امر خدا و رسولش صلی الله علیه و آله می‌باشد. و اهل تفرقه، مخالفان با من و پیروانم می‌باشند هرچند تعدادشان بسیار باشد. و اهل سنت افرادی هستند که دست تمسک به سنن خدا و پیامبر زده‌اند؛ هرچند تعدادشان اندک باشد. و اهل بدعت مخالفان اوامر خداوند و قرآن و پیامبر، و اهل رأی و هوا و هوس خویش هستند. هرچند تعدادشان بسیار باشد. و از این گروه جمعی درگذشته‌اند، و تعدادی نیز زنده‌اند، که نابودی و محو آنان از روی زمین بر عهده‌ی خود خداوند است.

الاحتجاج، تالیف شیخ طبرسی رضوان الله علیه، جلد ۱، صفحه ۲۲۳، چاپ منشورات الشریف الرضی

محسنیون ۱۱۰

پی نوشت: طبق این حدیث شریف، اهل سنت واقعی شیعیان هستند و وحدت تنها میان شیعیان قابل انجام است؛ و مخالفین ولایت امیر المومنین علیه السلام تفرقه‌انداز واقعی و اهل بدعت هستند.

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 1427
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1399 زمان : 11:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

بزرگ‌ترین فتنه از بدترین فرقه منتسب به اسلام (اصحاب رای و قیاس)

میرزای نوری رضوان الله علیه می‌نویسد:

[ ٢١٢٧٤ ] ١٠ ـ أبو الفتوح الكراجكي في كنز الفوائد : عن رسول الله صلى الله عليه وآله ، قال : « ستفترق أمتي على بضع وسبعين فرقة ، أعظمها فتنة على أمتي ، قوم يقيسون الأمور برأيهم ، فيحرمون الحلال ويحللون الحرام ».

ابو الفتوح کراجکی رضوان الله علیه در کتاب کنز الفوائد روایت کرده است که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «به زودی امت من به هفتاد و چند فرقه تقسیم می‌شود، که بزرگ‌ترین فتنه بر امت من از جانب قومی‌است که مسائل را با رای و نظر خود قیاس می‌کنند؛ پس حرام خدا را حلال و حرام خدا را حلال می‌کنند».

مستدرک الوسائل، تالیف میرزای نوری، جلد ۱۷، صفحه ۲۵۷، حدیث ۲۱۲۷۴، چاپ موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 966
سه شنبه 11 فروردين 1399 زمان : 2:39
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

محسنیون ۱۱۰

نحوه هلاکت معتز ملعون (قاتل امام‌هادی علیه السلام)

شیخ عباس قمی‌رضوان الله علیه می‌نویسد:

معتز را از بغاء (فرمانده قشون) بیم و دهشتی عظيم بود و از ترس او در شب و روز اسلحه در بر داشت و می‌گفت: بر این حالت می‌باشم تا گاهی که بدانم سر من برای بغاء است یا سر بغاء برای من. و چون بغاء کشته شد طائفة اتراک دیدند که معتز پیوسته حیله و تدبیر می‌کند بر کشتن سرکردگان اتراک، و در صدد فناء ایشان است و مغاربه و فراعنه را می‌خواهد مسلط بر ایشان کند، تمامی‌اتفاق کردند بر خلع معتز. پس در روز مبعث سنه ۲۵۵ دور معتز را گرفتند و توبیخ و سرزنش عظیم در افعال و کردار او کردند و از او مطالبه اموال نمودند. و مدیر این کار صالح بن وصیف بود باقواد و اتراک. و دمیری گفته که صالح امر کرد که در حجره معتز ریختند و پای او را گرفتند و بیرون کشیدند و او را در آفتاب گرم بر پای داشتند و از حرارت زمین گاهی معتز تکیه بر یک پا می‌کرد و چون گرم می‌شد پای او، آن پا را بر می‌داشت و پای دیگر می‌گذاشت. و پیوسته ایشان لطمه بر او می‌زدند و می‌گفتند: خود را از خلافت خلع کن و او ابا می‌کرد و دست خود را سپر صورت کرده بود، تا آنکه بیچاره گشت و خود را خلع کرد. پس صالح سه روز او را از طعام و شراب منع کرد. پس از آن او را در سردابی نمودند در آن را مسدود کرد تا در آنجا هلاک شد و به قولی او را با آب جوش حقنه کرد تا بمرد. و بعضی دیگر گفته‌اند که بعد از پنج روز از خلع معتز او را داخل گرمابه کردند و از آب او را منع نمودند تا نزدیک به هلاکت رسید، پس آب شوری یا آب برفی برای او آوردند تا بخورد و بمرد.

تتمة المنتهی، تالیف شیخ عباس قمی، صفحه ۳۵۰، چاپ شرکت چاپ و نشر بین الملل

محسنیون ۱۱۰

بازدید : 547
سه شنبه 11 فروردين 1399 زمان : 2:39
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محسنیون ۱۱۰

علت دشمنی اهل سنت عمری با حضرت ابو طالب علیه السلام

سید بن طاووس رضوان الله علیه می‌نویسد:

دشمنان اهل بیت علیهم السلام درجای جای کتاب‌هایشان با امیر المومنین علی (علیه السلام) و خاندان رسالت عداوت و دشمنی کرده‌اند و چون در خود آن حضرت عیبی پیدا نکرده‌اند، کوشیده‌اند مثلا با نسبت دادن کفر به جناب ابو طالب پدر آن بزرگوار دشمنی خود را آشکار سازند در حالی که تمامی‌اهل بیت طهارت و خاندان رسالت که اقوالشان سندیت دارد و جمهور علمای شیعه که اجماعشان حجت است، همه اتفاق دارند بر این که ابو طالب عليه السلام پدر امیر المومنین از مومنان مخلص و حامیان صدیق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است و به اجماع اهل بیت علیهم السلام اگر کسی در ایمان او شک به خود راه دهد، از زمره شیعیان خارج و اهل آتش می‌باشد.

طرائف، تالیف سید بن طاووس، ترجمه داود الهامی، صفحه ۴۴۸

محسنیون ۱۱۰

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 29
  • بازدید کننده امروز : 25
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 695
  • بازدید سال : 1790
  • بازدید کلی : 94820
  • کدهای اختصاصی