اتمام حجترسول خدا صلی الله علیه و آله و هراس شدید ابو بکر و عمر از شب قدر
ثقة الاسلام کلینی و شیخ محمد بن حسن صفار رضوان الله علیهما روایت کردهاند:
٥- وعن أبي عبد الله عليه السلام قال، كان علي عليه السلام كثيرا ما يقول -: [ما] اجتمع التيمي والعدوي عند رسول الله صلى الله عليه وآله وهو يقرأ: " إنا أنزلناه " بتخشع وبكاء فيقولان: ما أشد رقتك لهذه السورة؟ فيقول رسول الله صلى الله عليه وآله: لما رأت عيني ووعا قلبي، ولما يرى قلب هذا من بعدي فيقولان: وما الذي رأيت وما الذي يرى قال: فيكتب لهما في التراب " تنزل الملائكة والروح فيها بإذن ربهم من كل أمر " قال: ثم يقول: هل بقي شئ بعد قوله عز وجل: " كل أمر " فيقولان: لا، فيقول: هل تعلمان من المنزل إليه بذلك؟ فيقولان: أنت يا رسول الله، فيقول: نعم، فيقول: هل تكون ليلة القدر من بعدى؟ فيقولان: نعم، قال: فيقول: فهل ينزل ذلك الامر فيها؟ فيقولان: نعم، قال: فيقول: إلى من؟ فيقولان: لا ندري، فيأخذ برأسي ويقول: إن لم تدريا فادريا، هو هذا من بعدي قال: فإن كانا ليعرفان تلك الليلة بعد رسول الله صلى الله عليه وآله من شدة ما يداخلهما من الرعب.
از امام جعفر صادق صلوات الله علیه روایت است که آن حضرت فرمود: حضرت امیر المومنین صلوات الله علیه در بیشتر وقتها میفرمود: هر گاه تیمى و عدوی (ابو بکر و عمر) خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و آن حضرت سوره «انا انزلناه» را با خشوع و گریه تلاوت میفرمود، آن دو میگفتند: چقدر در این سوره دلت میسوزد، پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمود: برای آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده و نیز براى آنچه دل این شخص (امیر المومنین صلوات الله علیه) پس از من در مییابد. آنها میگفتند: مگر شما چه دیدهاید و او چه میبیند؟ حضرت براى آنها روی خاک مینوشت «این شب فرشتگان و روح به اذن خدا برای هر امری [که مقرر شده است] نازل میشوند» سپس میفرمود: پس از اینکه خداى عز و جل میفرماید «هر امری» دیگر چیزی باقى میماند؟ آن دو میگفتند: نه. آن حضرت میفرمود: میدانید آنکه هر امرى بر او نازل میشود کیست؟ آن دو میگفتند: تو هستى اى رسول خدا. آن حضرت میفرمود: آری، اما شب قدر بعد از من هم میباشد؟ آن دو میگفتند: آری. آن حضرت میفرمود: در شبهای قدر پس از من هم آن امر نازل میشود؟ آن دو میگفتند: آری. آن حضرت میفرمود: به چه کسى نازل مىشود؟ آن دو میگفتند: نمیدانیم، رسول خدا صلی الله علیه و آله دست بر سر من میگذاشت و میفرمود: اگر نمیدانید، بدانید، آن شخص پس از من این مرد [امیر المومنین صلوات الله علیه] است. سپس آن دو نفر شب قدر را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله میشناختند، به واسطه هراس سختى که در دل آنها میافتاد.
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۲۴۹، حدیث ۵، چاپ دار کتب الاسلامیة
بصائر الدرجات، تالیف محمد بن حسن صفار، صفحه ۲۲۴، حدیث ۱۶، چاپ منشورات مکتبة آیة الله العظمیالمرعشی النجفی رحمه الله
علت ترس عمر و ابو بکر از شب قدر
علامه مجلسی قدس سره ذیل این روایت مینویسد:
و الرعب إما لأخبار النبي صلى الله عليه و آله بنزول الملائكة أو بمحض النزول بالخاصية أو بإلقاء الله سبحانه الرعب في قلوبهم لإتمام الحجة.
ترس آنان یا به خاطر خبر دادن پیامبر صلی الله علیه و آله از نازل شدن ملائکه بوده یا به خاطر نازل شدن ملائکه بر شخص خاصی که میشناختند (یعنی امیر المومنین علیه السلام) یا به خاطر این بوده که خداوند متعال ترسی در دل آنان ایجاد میکرد تا حجت بر آنان تمام شود.
مرآة العقول، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳، صفحه ۸۷، چاپ دار الکتب الاسلامیة